با این وجود، با رعایت برخی نکات کلیدی مدیریتی یا انجام سرمایهگذاریهای صحیح، میتوان علاوه بر کاهش هزینههای تولید، کیفیت، رضایت مشتری و ظرفیت تولید کارگاه را افزایش داد و عرصه رقابت را برای شرکت آسانتر ساخت. در این مقاله سعی خواهد شد به طور خلاصه روشهای ممکن برای افزایش بهرهوری تولید در دو حالت بررسی شود. در حالت اول به روشهایی خواهیم پرداخت که بدون نیاز به سرمایهگذاری کلان و با حداقل هزینه، بتوان فرآیندهای تولید را بهبود بخشید و در راهحل دوم به بهترین شرایط سرمایهگذاری برای دستیابی به بالاترین بهرهوری با حداقل سرمایه مورد نیاز خواهیم پرداخت. بدیهی است در فرآیندهای بهرهور تأمین کنندگان مواد اولیه، شرکتهای ارائه دهنده خدمات و غیره نیز نقش دارند که با توجه به فرصت محدود این مقاله از پرداختن به آنها به طور کامل اجتناب میشود.
بخش اول: مدیریت بهرهوری بدون نیاز به انجام سرمایهگذاری و بر مبنای اصلاح ساختار تولید برای افزایش بهرهوری در خط تولید
پنجره دوجدارهupvc از طریق اصلاح ساختار، ابتدا باید مطالعات دقیقی در خصوص فرآیندهای تولید انجام پذیرد. شاخصترین بخشهایی که باید مد نظر قرار گیرند عبارتند از:
1. ظرفیت تولید واقعی بر مبنای تعداد شیفت کاری: عمده تولیدکنندگان معمولا تصوری غلط (معمولا بیشتر یا کمتر از واقعیت) از میزان تولید واقعی خود در طول دوره کاری مشخص دارند. این تناقض، زمانی مشخص میشود که میزان آمار ارائه شده را با میزان خرید مواد اولیه (برای مثال پروفیل) مقایسه کنیم. به این منظور یک واحد تولیدی برای اصلاح ساختار خود باید میزان تولید واقعی خود را در یک دورۀ زمانی مشخص (برای مثال ماهیانه) بسنجد تا ظرفیت واقعی تولید را بهدست آورد. برای درک بهتر و سادهتر مساله به این مثال توجه فرمایید. کارگاهی با خط تکسر ادعای تولید روزانه 20 یونیت پنجره را دارد. برای بررسی صحت این موضوع از فرمول تجربی زیر میتوان استفاده کرد. به طور معمول هر
پنجرهupvc حدود 12 تا 14 متر طول پروفیل مصرفی دارد. با احتساب تولید روزانه 20 یونیت و 25 روز کاری در یک ماه و در نظر گرفتن پرت پروفیل در حدود 3 درصد، این کارگاه باید ماهیانه در حدود 6180 الی 7210 متر طول پروفیل اصلی (مجموع پروفیلهایی فریم، بازشو، مولیون یا در) خریداری کرده باشد، در غیر این صورت این تصور غلط خواهد بود.
2. چیدمان ماشینآلات: در واقع یکی از مهمترین نکات در افزایش بهرهوری نحوه و ترتیب چیدمان ماشین آلات میباشد. برای بررسی این موضوع میتوانید سیر حرکتی پروفیل خود تا انتها را طبق تصویر صفحه بعد ترسیم و میزان بهرهوری تولید بسنجید. هرچه میزان پیچیدگی حرکت کمتر باشد، تداخل فرآیندها کاهش یافته و میزان فعالیتهای بی مورد حذف شده و نهایتا بهرهوری تولید در بیشترین حد خود قرار خواهد گرفت.
3. میزان کارآزمودگی پرسنل و سرعت اجرای فرآیندها: سنجش عملکرد و مهارت نیروی انسانی حتی برای افراد کارآزموده نیز از اهمیت بهسزایی برخوردار است، زیرا ذهن و رفتار افراد تحت تأثیر عادت و فراموشی ممکن است دچار مشکل شود. در عین حال تکنیکها و روشها نیز روز به روز در حال تغییر و بهبود هستند. بنابراین توجه به امر آموزش و سنجش عملکرد از عوامل اساسی در توسعه و بهبود عملکرد میباشد. برای سنجش این امر نیز باید شاخصهایی متناسب با آن از لحاظ سرعت اجرا، کیفیت اجرا و. . . تعریف کرد. برای مثال میتوان برای نصب یراق دوجهت بر روی بازشو در حالت عادی برای یک نیرو تعاریف ذیل را به شرط حفظ کیفیت نصب تعریف کرد: نصب یراق در 15 دقیقه به معنی نصب ایدهآل، نصب در 20 دقیقه به منزله خوب است و نصب در زمانی بیشتر را میتوان نقطه بحرانی فرآیند و روشهای بهبود تعریف کرد.
تعیین پاداش افزایش ظرفیت تولید، کیفیت، کاهش پرت مواد اولیه یا هزینههای مختلف و تعیین شاخصهای مناسب نیز در بهبود عملکرد نقش بسزایی خواهد داشت.
4. شناسایی نقاط بحرانی در فرآیندهای تولید یا تأثیرگذار بر آن: نقاط بحران، نقاطی هستند که باعث تأثیرگذاری منفی در حجم یا کیفیت تولید میشوند و میتوانند داخلی یا بیرونی باشند. شناسایی این نقاط و رفع یا کاهش تأثیر آن با برنامهریزی میتواند باعث افزایش بهرهوری کارگاه شود. عوامل درونی میتواند تحت تأثیر انبارداری، ضعف نیروی انسانی، خرابی یا سرعت نامناسب ماشینآلات باشد و عوامل بیرونی چون ضعف در تأمین کنندگان، عدم امکان دریافت به موقع سرویس یا خدمات از شرکتها و سازمانهای مرتبط و... نیز موثرند. برای رفع این موانع اخذ تدابیر از قبل پیشبینی شده، آموزش، جذب سرمایه و. . . بخشی از راهکارها میتواند باشد.
5. منابع مالی و نحوه گردش آن: عدم برنامهریزی در خرید، فروش و شرایط آن باعث اختلال در سیستم شرکت و تأمین منابع شده و ممکن است باعث بروز بحران شود. یک شرکت یا سازمان باید بین شرایط خرید، انبارداری، نقاط سفارش و شرایط فروش، هزینههای پیشبینی نشده، تبلیغات و سایر هزینههای خود تناسب منطقی تعریف کند. بدیهی است عدم تناسب بین این موارد گاه باعث بروز بحرانهای غیر قابل اجتناب شده و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بهرهوری در فرآیند تولید را کاهش خواهد داد.
6. افت تولید حاصل از تعمیرات تصادفی (پیشبینی نشده) ماشینآلات: سرویس و نگهداری به موقع و داشتن برنامه منظم برای این امر از اساسیترین عوامل افزایش بهرهوری و رضایت مشتریان است. همچنین در اختیار داشتن کافی قطعات مصرفی یا تعویضی نیز از اهمیت بهسزایی برخودار میباشد. هرگونه خرابی پیشبینی نشده یا در اختیار نداشتن قطعات لازم ماشینآلات میتواند بحران اساسی برای شرکت ایجاد کرده و باعث افزایش هزینهها، دیرکرد در تعهدات و کاهش محسوس بهرهوری شود. در حالی که داشتن برنامه منظم برای سرویس و نگهداری با حداقل هزینه مانع بروز این مشکلات میشود.
7. انبارداری: شاید شما هم بارها این ادعا را شنیده باشید که خرید بیش از نیاز و نگهداری آن ممکن است هزینههای آتی خرید و نیز ریسکهای آتی را کاهش دهد. باید فراموش نکنیم خرید بیش از نیاز، اگر از محل بودجهای خارج از سیستم بودجه سرمایه در گردش باشد باز جای تأمل (در خصوص و مثبت یا منفی بودن آن نسبت به تحولات بازار) دارد، در غیر این صورت قطعا خود به عاملی منفی برای سازمان بدل خواهد شد.
نکته دیگر روش خرید و انبارداری محصول و تناسب خرید مواد اولیه نسبت به یکدیگر میباشد. نکتهای که عموما مورد توجه قرار نمیگیرد این است که تناسب تغییر مواد اولیه در انبار (کاهش به علت مصرف یا افزایش به علت خرید) از یک منطق و بر مبنای سفارشات یا تجربیات پروژههای در اختیار باید تبعیت کند. در غیر این صورت ممکن است کسر یک یا چند ماده اولیه خاص باعث ناتمام ماندن پروژه و تأثیر منفی آن در بهرهوری تولید شود.
عامل دیگر در انبارداری توجه به نقطه سفارش مواد اولیه است؛ بدین معنی که فاصله زمانی سفارش تا تحویل مواد اولیه به کارگاه تولید باید بهنوعی تعریف شود که کارگاه هرگز با کسری مواد اولیه مواجه نشود و در عین حال به دپوی بیش از اندازه در کارگاه نیز منجر نشود. این امر هم در گردش مالی و بهرهوری مالی و تولید کارگاه نقشی مستقیم خواهد داشت.
8. بازاریابی و فروش و هماهنگی آن با فرآیندهای تولید: اهمیت فروش و برنامهریزی بر مبنای فصل کاری نیز از اهمیتهای بارز در افزایش بهرهوری است. برای مثال اجرای پروژههای تعویض پنجره در اوج فصل کاری از اموری است که میتواند سرعت ارائه خدمات را به علت شرایط کاری کاهش و باعث کاهش بهرهوری در ارائه خدمات شود. در حالی که اجرای چنین پروژههایی در زمان عادی و با حجم کم پروژه میتواند سوددهی شرکت را افزایش دهد. اجرای پروژههای خاص و زمانبر نیز از این دست پروژهها میباشد که میتواند سرعت تولید یا ارائه خدمات را تحت تأثیر قرار دهد.
در حالت کلی در بخش اول استفاده از سیستمهای مدیریتی چون مدیریت کیفیت (ISO 9000) و. . . کمک شایانی در پیاده سازی، بهبود و افزایش بهرهوری تولید خواهد داشت.
و. . .
منبع: http://www.drwinupvc.com/fa/News/Detail/%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D9%88%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87-UPVC